توضیحات
کتاب صوتی یک گل سرخ برای امیلی در اینجا یک مجموعه کلاسیک از یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی است. اگرچه این داستان های کوتاه جذابیت جهانی دارند، اما به شدت محلی هستند. به استثنای «Turn About» که از زمان جنگ جهانی اول نشأت میگیرد، همه این داستانها در شهر کوچکی در میسیسیپی، زادگاه ویلیام فاکنر و خانه مادامالعمر آشکار میشوند.
برخی از داستانها – مانند «کتاب صوتی یک گل سرخ برای امیلی»، «تازی» و «آن خورشید غروب»- معروف هستند و ترکیبی عجیب از خانهدار و وحشتناک را به نمایش میگذارند. اما دیگران، اگرچه کمتر شناخته شده اند، اما به همان اندازه رنگارنگ و مشخصه هستند. «پاییز دلتا» با نوستالژیک ملایم تضاد قابل توجهی با «سپتامبر خشک» و «سوختن انبار» که به شدت دراماتیک هستند، ارائه میکند.
- نویسنده: ویلیام فاکنر
همانطور که ویراستار، Saxe Commins، در پیشگفتار روشنگر خود میگوید: «این هشت داستان منعکسکننده عشق و نفرت عمیق، لطافت و تحقیر، شناسایی و انکار ویلیام فاکنر نسبت به سنتها و شیوه زندگی بخشهای خود هستند. جهان.”
دانلود کتاب صوتی یک گل سرخ برای امیلی
داستان کتاب صوتی یک گل سرخ برای امیلی با شرح مختصری از مراسم تشییع جنازه امیلی گریرسون ، یک زن مسن جنوبی که مراسم خاکسپاری او وظیفه شهر است، آغاز می شود. سپس به شیوه ای غیرخطی به خاطرات راوی از رفتار قدیمی امیلی و به طور فزاینده عجیب و غریب در طول سال ها ادامه می دهد. امیلی عضوی از خانواده ای از خانواده پیش از شکم جنوبی استاشرافیت پس از جنگ داخلی، خانواده در روزهای سختی قرار می گیرند. او و پدرش آخرین بازماندگان آن شاخه از خانواده بودند. پدر امیلی به او اجازه ازدواج نداد. پدرش زمانی که امیلی حدوداً 30 سال سن دارد می میرد که او را شگفت زده می کند. برای چند روز، او حاضر نمی شود جسد او را تحویل دهد و اصرار دارد که او نمرده است. مردم شهر آن را به عنوان روند سوگواری او می نویسند. آنها برای امیلی به خاطر از دست دادن پدرش و همچنین به خاطر اینکه او اجازه ازدواج نداده است، ترحم می کنند. امیلی به شدت به پدرش وابسته بود و معتقد بود که او هرگز او را ترک نخواهد کرد. او تمام چیزی بود که او داشت.
برای دانلود کتاب صوتی خسرو و شیرین بدون سانسور به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
پس از مرگ پدرش، تنها فردی که در خانه امیلی در حال حرکت است، توبه است، مرد سیاه پوستی که به عنوان پیشخدمت امیلی خدمت می کند. او اغلب در حال ورود و خروج از خانه برای خرید مواد غذایی دیده می شود. اگرچه امیلی منزوی رابطه محکمی با شهر نداشت، اما تا 40 سالگی به کودکان خردسال درس هنر می داد. او این کار را به دلیل تمام شدن پولش انجام داد. با پذیرش مرگ پدرش، امیلی تا حدودی احیا می شود، حتی مدل موهایش را تغییر می دهد، و با هومر بارون، کارگری از شمال که مدت کوتاهی پس از مرگ آقای گریرسون به شهر می آید، دوست می شود. این ارتباط برخی از جامعه را شگفت زده می کند در حالی که برخی دیگر از علاقه او خوشحال هستند. با این حال، گفته می شود که هومر «مردان را دوست داشت و می دانستند که او با مردان جوان در الک می نوشید. تمایلات جنسی است اما نمی توان نتیجه دقیقی گرفت. امیلی از داروساز شهر آرسنیک میخرد، اما از ارائه دلیل خودداری میکند، بنابراین تصور میکند که این کار برای کشتن موشها است. برخی از مردم شهر متقاعد شده اند که او از آن برای مسموم کردن خود استفاده می کند. عموزاده های دور امیلی توسط همسر وزیر برای نظارت بر خانم امیلی و هومر بارون به شهر فراخوانده می شوند. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است. تمایلات جنسی است اما نمی توان نتیجه دقیقی گرفت. امیلی از داروساز شهر آرسنیک میخرد، اما از ارائه دلیل خودداری میکند، بنابراین تصور میکند که این کار برای کشتن موشها است. برخی از مردم شهر متقاعد شده اند که او از آن برای مسموم کردن خود استفاده می کند. عموزاده های دور امیلی توسط همسر وزیر برای نظارت بر خانم امیلی و هومر بارون به شهر فراخوانده می شوند. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است.
درباره این کتاب صوتی
داروساز است، اما از آوردن دلیل خودداری می کند، بنابراین او فرض می کند که این کار برای کشتن موش ها است. برخی از مردم شهر متقاعد شده اند که او از آن برای مسموم کردن خود استفاده می کند. عموزاده های دور امیلی توسط همسر وزیر برای نظارت بر خانم امیلی و هومر بارون به شهر فراخوانده می شوند. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است. داروساز است، اما از آوردن دلیل خودداری می کند، بنابراین او فرض می کند که این کار برای کشتن موش ها است. برخی از مردم شهر متقاعد شده اند که او از آن برای مسموم کردن خود استفاده می کند. عموزاده های دور امیلی توسط همسر وزیر برای نظارت بر خانم امیلی و هومر بارون به شهر فراخوانده می شوند. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است. همسرش برای سرپرستی خانم امیلی و هومر بارون. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است. همسرش برای سرپرستی خانم امیلی و هومر بارون. امیلی در شهر در حال خرید هدایای عروسی برای هومر، از جمله یک سرویس بهداشتی تک رنگ دیده می شود. هومر برای مدتی شهر را ترک می کند تا به امیلی فرصتی بدهد تا از شر پسرعموهایش خلاص شود و سه روز بعد پس از خروج پسرعموها برمی گردد. پس از مشاهده او در یک شب هنگام ورود به خانه دوشیزه امیلی، هومر دیگر هرگز دیده نشد و باعث شد مردم شهر فکر کنند که او فرار کرده است.
خرید کتاب یک گل سرخ برای امیلی
با وجود این تغییرات در موقعیت اجتماعی امیلی، امیلی همچنان به رفتار مرموز خود مانند قبل از مرگ پدرش ادامه می دهد. شهرت او به حدی است که شورای شهر خود را قادر به مقابله با بوی شدیدی که از خانه شروع شده است، نمی بیند. آنها معتقد بودند که توبه قادر به نگهداری از خانه نیست و چیزی در حال پوسیدن است. در عوض، شورا تصمیم می گیرد مردانی را زیر پوشش تاریکی به خانه او بفرستد تا در اطراف خانه آهک بپاشند و پس از آن بو از بین می رود. شهردار شهر، سرهنگ سارتوریس، توافقی جنتلمنی می کندنادیده گرفتن مالیات های خود به عنوان یک عمل خیریه، اگرچه این کار به بهانه بازپرداخت به پدرش انجام می شود تا غرور امیلی پس از مرگ پدرش را کاهش دهد. سالها بعد، زمانی که نسل بعدی به قدرت رسید، امیلی بر حفظ این ترتیبات غیررسمی اصرار میورزد، و قاطعانه مدیون هرگونه مالیاتی را انکار میکند و میگوید: «من در جفرسون مالیات ندارم». پس از این، شورا به دلیل وقاحت او از طرح موضوع خودداری می کند. امیلی به یک گوشه نشین تبدیل شده است : او هرگز بیرون از خانه دیده نمی شود و به ندرت افراد را به خانه می پذیرد. جامعه در نهایت او را به عنوان یک “تعهد ارثی” در شهر می بیند که باید با شوخ طبعی و مدارا شود.
جهت مشاهده و دانلود داستان صوتی طنز کودکانه به کتابخانه داستان و رمان سایت اسپین مراجعه فرمایید.
مراسم تشییع جنازه یک ماجرای بزرگ است: امیلی به یک موسسه تبدیل شده بود، بنابراین مرگ او کنجکاوی زیادی را در مورد طبیعت منزوی او و آنچه از خانه اش باقی مانده است برمی انگیزد. پس از دفن او، گروهی از مردم شهر وارد خانه او می شوند تا ببینند چه چیزی از زندگی او در آنجا باقی مانده است. توبه از خانه بیرون رفت و دیگر هرگز دیده نشد و به مردم شهر اجازه دسترسی به خانه خانم امیلی را داد. در اتاق خواب طبقه بالا قفل است. برخی از مردم شهر در را می شکنند تا ببینند چه چیزی برای مدت طولانی پنهان بوده است. در داخل، در میان هدایایی که امیلی برای هومر خریده بود، جسد متلاشی شده هومر بارون روی تخت خوابیده است. روی بالش کنار او فرورفتگی یک سر و یک تار موی خاکستری دیده می شود که نشان می دهد امیلی با جسد هومر خوابیده است. خانه شاخصی است که نشان می دهد چگونه امیلی تلاش کرد تا همه چیز را ثابت نگه دارد
رزا ملکی –
این رمانو شدیداً پیشنهاد می دم
بعد از اینکه کتاب رو تموم کردید، بُعد دید نویسنده و زاویه نگاه نویسنده رو دقت کنید متوجه انتخابتون می شید