توضیحات
کتاب صوتی پا برهنه ها گفته می شود این یکی از بهترین رمان های ژانر دهقانی رومانیایی است، یعنی رمانی که بر داستان های دهقانان تمرکز دارد. وضعیت در رومانی نسبتاً فئودالی بود، زیرا دهقانان وابسته به پسران (مالکین ثروتمند) و کولاک ها (کشاورزان ثروتمند) بودند. علاوه بر تمام مشکلاتی که پیش آمد، آنها مجبور بودند با هجوم راهزنان مجارستانی و ترک نیز مقابله کنند.
- نویسنده: زاهاریا استانکو
راوی کتاب صوتی پا برهنه ها، داری، دوازده ساله است که برای اولین بار او را ملاقات کردیم. خانواده او خون ترک در آن است. هنگامی که راهزن ترک، داوود محمد، به روستا حمله کرد، اکثر دختران خود را کشتند زیرا می دانستند چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد. با این حال، مادربزرگ داری، زرینکا بیاک، با جسارت در مقابل داود ایستاد و او چنان تحت تأثیر قرار گرفت که او را برداشت. اندکی بعد، او بازگشت و هم به مسیحیت گروید و هم کشاورز رومانیایی شد. این یکی از بسیاری از داستان های رنگارنگ عمه اوتوپار است که به Darie می گوید.
کتاب صوتی پابرهنه ها
عمه اوتوپار به خوبی از وضعیت سختی که همه آنها در آن زندگی می کنند آگاه است. مهم نیست که چقدر سخت و سخت تلاش می کنیم، به نظر نمی رسد که هرگز نمی توانیم فقر خود را از بین ببریم. پسران برای حفظ ثروت و قدرت خود با دندان و ناخن می جنگند. یه روزی مردم باید برایشون دندون بشکنن . آنها قبلاً تلاش کرده اند، به عنوان مثال قیام والاچی ها در سال 1821 ، اما زندگی هنوز سخت است.
برای دانلود کتاب صوتی محدودیت صفر به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
بیشتر کتاب صوتی پا برهنه ها را می توان به بهترین نحو به عنوان صحنه هایی از زندگی دهقانی در روستاهای رومانی در اوایل قرن بیستم توصیف کرد. ما داستان های Darie، داستان های خاله اوتوپار و روایت راوی را دریافت می کنیم.
مادر داری در ازدواج دوم خود است. او در شانزده سالگی با رادو اوچیان ازدواج کرد. او در هفده سالگی بر اثر کولیک درگذشت و او را با دو فرزند به نامهای اوانگلینا و یون رها کرد. پدر او نیز در ازدواج دوم خود است و او دارای دو فرزند به نام های Gheorghe که در بخارست است و ریتا است. الکس درگذشت. همه در یک خانه کوچک زندگی می کنند. تعداد زیادی از بچه ها دنبال خواهند شد.
کتاب پابرهنه ها اثر زاهاریا استانکو
داستان های رنگارنگ شامل یک عمو و عمه است که زمان و تاریخ مرگ خود را پیش بینی کرده بودند و درست می گفتند. مردی که راهزنی را می کشد و سال بعد بقایای بدن او را می یابد که توسط حیوانات خورده شده بود اما با کمربند حاوی سکه های طلا که قبلاً ندیده بود. یک قزاق که از روستا دیدن کرده بود و خود را به شکل یک ترک درآورده بود، به نزدیکترین روستای ترک رفت و چند نفر را قبل از فرار کشت. دیتا پسر عموی داری که با پسرها میچرخد; پدربزرگش که هفت زن داشت که هر کدام با به دنیا آوردن دومین فرزندشان فوت کردند. کشیش ها رفتار خوبی ندارند. ما از کشیش شرور و حریص با خبر می شویم که دو پسر دارد که قرار است کشیش شوند، هر دوی آنها مشروب می خورند، زنان را تعقیب می کنند و دزدی می کنند. سپس یک کشیش وجود دارد که در هنگام قحطی زنی با بچه به او نزدیک می شود تا از او بپرسد که آیا نان های زیادی را که دارد به او می دهد یا خیر. او امتناع می کند. نان ها برای اسب های اوست.
برای مشاهده تمامی رمان ها به کتابخانه داستان و رمان سایت اسپین مراجعه فرمایید.
داری حافظه بسیار خوبی دارد و عاشق قصه گفتن است. من قصه ها را بیشتر در زمستان می شنوم که مردم در خانه ما جمع می شوند تا ذرت پوسته کنند . او در عروسی معروف ماریسیکا و استانیکا حضور داشت. یک جشن بزرگ برگزار می شود و سپس طبق عادت، زوج به اتاق خواب می روند و همه بیرون منتظر می مانند تا ببینند چه اتفاقی می افتد. ماریسیکا نگران به نظر می رسید و ما به زودی متوجه می شویم که چرا. خونی وجود ندارد. او باکره نیست. او این را اعتراف می کند اما نه اینکه آن مرد چه کسی بود. استانیکا او را کتک می زند و سپس او را به خانه پدر و مادرش می کشاند. به دلایلی والدین در عروسی نیستند. پدرش نیز او را کتک می زند اما از استانیکا می پرسد که چه چیزی به عنوان غرامت می خواهد. مذاکرات تلخ و طولانی است. کتاب صوتی پا برهنه ها
زاهاریا استانکو
اگر کشیش ها بد باشند پسرها بدتر هستند. بویار محلی انگورهای خود را به دلیل بیماری از دست داده است. او چند نمونه دیگر مقاوم به بیماری را از فرانسه می خرد. دهقانان باید به او کمک کنند تا زمین را پاکسازی کند و آنها را بکارد. آنها می گویند که این در قرارداد آنها نیست. پاسخ این است که ژاندارم ها فراخوانده می شوند و دهقانان را کتک می زنند و رهبران حلقه را دستگیر و زندانی می کنند. زمانی که زمان چیدن انگور فرا می رسد، دوباره آنها را صدا می زنند و از آنها می خواهند که پوزه ببندند تا انگور را نخورند. کتاب صوتی پا برهنه ها
مینو کاشف –
داستان زیبایی داشت و صرفاً متعادل بود
نه خیلی به اوج می بره شما رو و نه خیلی افت داره تا احساس خستگی از متن داشته باشید
یه موضوع عادی در یک جامعه کوچک و رویارویی طبقات مختلف از جمله فئودال و پرولتاریا با هم