کتاب صوتی باخانمان
- نویسنده: هکتور مالوت
کتاب صوتی باخانمان هکتور مالو (20 مه 1830 – 17 ژوئیه 1907) نویسنده فرانسوی بود که در La Bouille، Sene-Maritime متولد شد. او در روئن و پاریس در رشته حقوق تحصیل کرد، اما در نهایت ادبیات به علاقه او تبدیل شد. او به عنوان منتقد نمایشی برای لوید فرانسیس و به عنوان منتقد ادبی برای L’Opinion Nationale کار کرد. اولین کتاب او که در سال 1859 منتشر شد Les Amants بود. مالو در مجموع بیش از 70 کتاب نوشت. معروفترین کتاب او بدون فامیل، Sans Famille (پسر هیچکس، 1878) است که به سفرهای رمی یتیم جوان میپردازد که در 10 سالگی به موسیقیدان خیابانی ویتالیس فروخته میشود. در ابتدا به این صورت در نظر گرفته نشده بود.
باخانمان قسمت آخر
بالاخره جایی را که دنبالش بود پیدا کرد. این باید باشد! داخل زمین یک اتوبوس قدیمی بدون چرخ و یک واگن راه آهن، آن هم بدون چرخ، روی زمین بود. علاوه بر این، او دوجین توله کوچک گرد را دید که در حال چرخیدن بودند. بله، این مکان بود!
پالیکاره را در خیابان ترک کرد و به میدان رفت. توله ها فوراً جلوی پای او به هم خوردند، پارس کردند و به کفش هایش کوبیدند.
“کی اونجاست؟” صدا زد
او به اطراف نگاه کرد و ساختمان بلند و کم ارتفاعی را دید که ممکن است یک خانه باشد، اما ممکن است برای هر چیز دیگری خدمت کند. دیوارها از قطعات سنگ، چوب و گچ ساخته شده بودند. حتی از جعبه های حلبی نیز در ساخت آن استفاده شده است. سقف از بوم و مقوا قیرانی ساخته شده بود و بیشتر شیشه های پنجره کاغذی بود، البته در یکی دو مورد مقداری شیشه وجود داشت. مردی که آن را طراحی کرد رابینسون کروزوئه دیگری بود و کارگر او جمعه مرد.
کتاب پیشنهادی سایت اسپین به شما کتاب صوتی دونا نام دارد آن را از دست ندهید.
مردی تک دست با ریش پشمالو در حال مرتب کردن ژنده پوش ها و پرتاب آن ها در سبدهای اطراف بود.
دانلود کتاب داستان باخانمان
داستان پرین 13 ساله را دنبال می کند. او ابتدا به همراه مادر بیمارش در گاری با اموال بسیار کمی که توسط الاغی به نام پالیکاره کشیده شده بود به پاریس می رسد. او در مزرعه گیوت می ماند، جایی که مادرش واقعاً بیمار می شود. پرین برای اینکه پول کافی برای دارو داشته باشد، پالیکاره را با کمک Grain-of-Salt (صاحب مزارع Guillot) به La Rouquerie می فروشد.
با وجود تمام مراقبتها، مادر پرین میمیرد و پرین را یتیم میگذارد، بنابراین پرین با پای پیاده، تقریباً بیپول، به راه میافتد تا اقوام خود را در Maraucourt پیدا کند. او دوستی به نام روزالی پیدا میکند که کارخانههای آقای ولفران را نشان میدهد و به او اجازه میدهد برای کمی پول در خانه مادربزرگش اقامت کند. پرین از اجازه دادن به کسی در Maraucourt خودداری می کند و تا پایان کتاب از نام مستعار Aurelie استفاده می کند.
برای مشاهده تمامی کتاب های رمان به کتابخانه داستان و رمان سایت اسپین مراجعه فرمایید.
از آنجایی که پرین یکی از معدود افرادی است که می تواند انگلیسی صحبت کند، به جز آقای Benndite، او به زودی به آقای Vulfran نزدیک می شود، که در نهایت به او اجازه می دهد با او بماند. همانطور که کتاب پیش می رود، آقای ولفران یاد می گیرد که پرین را دوست داشته باشد، و تنها در پایان است که می فهمد پرین نوه خودش است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.