توضیحات
این مقاله به ماهیت خود انعکاسی کتاب صوتی ارواح اثر پل آستر می پردازد . در ابتدا، نمونه هایی بیان خواهد شد که چگونه متن به ماهیت داستانی خود اشاره می کند. علاوه بر این، نشان داده خواهد شد که چگونه خواننده باید بین سطرها بخواند تا به معنای عمیق تر رمان دست یابد.
- نویسنده : پل آستر
وقتی مردم رمان میخوانند، از راوی انتظار دارند که حقایق قابل اعتماد را بیان کند. این باعث می شود آنها احساس کنند که داستان واقعی یا غیر تخیلی است. نویسنده معمولاً می خواهد داستانش واقعی به نظر برسد، به طوری که خواننده به راحتی بتواند با شخصیت ها و دنیای داستانی همذات پنداری کند. نویسندگان اغلب موفق می شوند با تنظیم داستان خود در زمان و مکان دنیای واقعی، داستان خود را واقعی جلوه دهند. اما در کتاب صوتی ارواح، به نظر میرسد که نویسنده به طور تصادفی زمینه داستان را میسازد، و روشن میکند که دارد داستانی را تعریف میکند، و بنابراین غیرقابل اعتماد به نظر میرسد. اما در مقابل، او موضع خود را با حقایق تاریخی تأیید می کند:
دانلود کتاب ارواح پل استر
آدرس بی اهمیت است اما برای بحث بیایید بروکلین هایتس را بگوییم. برخی از خیابان های ساکت و کم تردد نه چندان دور از پل – شاید خیابان نارنجی. والت ویتمن اولین نسخه از برگ های علف را در سال 1855 در این خیابان ارائه کرد، و اینجا بود که هنری وارد بیچر از بالای منبر کلیسای آجری قرمزش علیه برده داری ایراد گرفت. خیلی برای رنگ محلی.
برای مشاهده بهترین جملات کتاب ریگ روان به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
به نظر می رسد نویسنده با گیج کردن او در تخیلی یا واقعی بودن اطلاعاتی که می دهد با خواننده بازی می کند و از این طریق ماهیت داستانی داستان را به خواننده یادآوری می کند.
کتاب صوتی ارواح نوشته پل استر
نویسنده هر بار که اطلاعاتی به خواننده می دهد، در عین حال شکاف هایی را می بندد و ایجاد می کند. «روایت، هنر باز کردن و بسته شدن شکافها است، و در آن شکافها، کل جهانهایی نهفتهاند که هنر روایت ما را دعوت میکند یا آنها را به فعلیت برسانیم یا آنها را به عنوان امکان ترک کنیم.» از خواننده خواسته می شود که در مورد این شکاف ها حدس بزند و با استفاده از تخیل و تجربه خود آنها را پر کند. در واقع، این همان کاری است که شخصیت اصلی بلو، وقتی از کارآگاهی صحبت می کند، انجام می دهد. حل پرونده های کارآگاهی را می توان معادل از بین بردن شکاف ها دانست. بنابراین، خواننده به راحتی می تواند با آبی آشنا شود، زیرا هر دو قصد یکسانی برای یافتن چگونگی ادامه داستان و چگونگی حل پرونده دارند. «داستان همیشه در زمان پیش میرود» و نه آبی، به عنوان یک شخصیت دنیای داستان، و نه خواننده نمی دانند در صفحات بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد. این واقعیت که تمام کنش ها قبلاً توسط پل آستر در زمانی که ما متن را می خوانیم ساخته شده است، درست در ابتدای روایت نشان داده شده است:
البته آبی نمی داند که این پرونده سال ها ادامه خواهد داشت. اما زمان حال کمتر از گذشته تاریک نیست و رمز و راز آن با هر چیزی که آینده ممکن است داشته باشد برابری می کند. راه دنیا چنین است: یک قدم، یک کلمه و بعد قدم بعدی.
پل آستر
کتاب صوتی ارواح اثر پل آستر، قسمت دوم سه گانه نیویورک پل آستر، را می توان هم به عنوان تأملی تخیلی و هم تئوریزه شده در زندگی نامه خواند که با مفاهیمی مانند زندگی نامه و زندگی نامه غیر همگانی، خود و دیگری، نوشتن زندگی و نوشتن زندگی اش مخالف است. مرگ. در این رمان، نوشتههای آستر بازتاب کار ژاک دریدا در زندگینامه: ارواح است.در واقع، با نمایش یک کارآگاه خصوصی پست مدرن در طرحی که نقش منتقد را بازی می کند، عملکرد زندگی نامه ای آستر را منعکس می کند و آن را پیچیده می کند. جنایتکار به نویسنده تبدیل می شود و کارآگاه خواننده، دو نقش ناپایدار و قابل تعویض. کارآگاهی و جنایی آثاری از عملیات زبانی هستند که در بافت متنی که آنها را احاطه کرده و آنها را به دام می اندازد، به دام افتاده اند. متون، نامهها و گزارشها در گردش هستند و به گونهای مورد خطاب قرار میگیرند که به فرستنده بازگردانده شوند، بنابراین از منطق چیزی که ژاک دریدا آن را اصل پستی مینامد تبعیت میکنند.
برای مشاهده تمامی رمان ها به کتابخانه داستان و رمان سایت اسپین مراجعه فرمایید.
یک کارآگاه خصوصی، بلو یک پرونده معمایی توسط وایت گرفت. درخواست تماشای مردی مرموز به نام بلک است. اما سیاه کاری انجام نداد. او فقط کنار پنجره نشست، چیزی نوشت، والدن اثر هنری دیوید سارو را خواند و کمی قدم زد. آبی برای تماشا و اندیشیدن به سیاهی، احساسات پیچیدهای را احساس میکرد که دوستی، آرامش، نگرانی و خصومت را در هم آمیخته بود، و احساسی برای تماشا کردن مانند یک دوپلگنگر. آبی سیاه را با برخی معیارها جستجو کرد، اما پرونده پیشرفت نکرد. حدود یک سال گذشت، زندگی بلک تغییری نکرد. یک روز تابستانی، آبی به دنبال سیاه رفت، سیاه در سالن استراحت یک هتل نشست، و آبی با بلک میز را تقسیم کرد. سپس بلک گفت: «من یک کارآگاه خصوصی هستم. کار فعلی من تماشای کسی است. هیچ کاری نمیکنه…” کتاب صوتی ارواح اثر پل آستر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.