کتاب تصرف عدوانی
تحلیل کتاب تصرف عدوانی چارچوب ناگوار قوس روایی Willful Disregard در اینجا نهفته است. با معرفی نویسنده و آکادمیک فرعی استر نیلسون آغاز می شود. که توسط راوی بسیار مراقب اندرسون توصیف شده است، طرحی سریع از استر و دنیای زاهدانه او ارائه شده است، که در آن او از زندگی پر از هزینه های بیهوده خودداری می کند و تمام انرژی ذهنی خود را صرف ساختن نثر و شعر بسیار دقیق می کند.
از همان صفحه اول، صدای دانای همه چیز اندرسون نگاهی تیزبین به خود می گیرد و شوخ طبعی گزنده ای بر رفتار استر اعمال می کند – که در هر مرحله، اعمال و افکار به ظاهر منطقی قهرمان ما را تضعیف می کند، همراه با تخیل او.
در اصل، روایت شفاف در بیتوجهی اراده، منطق معیوب استر را به سخره میگیرد. اگر استر فکر می کند، باید چنین باشد، غرور راوی ماست. این به خواننده نسخهای به ظاهر منطقی از افکار و اعمال استر را ارائه میکند، و در کنار آن طنزی هجوآمیز درباره ادراکات ناامیدانه امید محور او ارائه میکند.
برای دانلود کتاب تصرف عدوانی به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
راوی به ما توصیه می کند: «شکاف وحشتناک بین اندیشه و کلام، اراده و بیان، واقعیت و غیرواقعی، و چیزهایی که در آن خلیج شکوفا می شود، چیزی است که این داستان درباره آن است. و بنابراین، خواننده مهربان، خود را از قبل هشدار داده شده در نظر بگیرید: منطق پیچ خورده در شرف انحراف است. خود را برای یک سواری پر از دست انداز آماده کنید!
تحلیل کتاب تصرف عدوانی
نقد کتاب تصرف عدوانی
داستان عشق بالقوه زمانی شروع می شود که استر درخواست سخنرانی در مورد هوگو راسک، هنرمند و فیلسوف مشهور معاصر را دریافت می کند. استر تکلیف پول نقد و ذخیره دانشگاهی را می پذیرد و به عنوان یک کار کاملاً حرفه ای شروع به تحقیق می کند.
متاسفانه هنوز فایل پی دی اف کتاب تصرف عدوانی در سایت موجود نیست اما برای خرید کتاب تصرف عدوانی به لینک بالا مراجعه فرمایید.
گفته میشود، او میخواهد بهویژه دانا باشد، زیرا خود هوگو راسک هنگام ارائه سخنرانی خود در آن حضور خواهد داشت. همانطور که استر به وسعت کار راسک می پردازد، تمایل او به موضوعش بیشتر می شود. او هیچ شناختی از خود مرد ندارد (آها! مگر در تصور او، راوی ما به ما یادآوری می کند!)، اما این نه اینجاست و نه آنجا. از نظر عقلی، چیزهای زیادی برای تحسین کردن وجود دارد، حقایق زیادی برای دیدن. در روز سخنرانی، به نظر میرسد که استر نمیتواند به جز مردی که در کتابها و صفحه کامپیوترش به خوبی میشناسد، به چیز دیگری فکر کند.
روز فرا می رسد، سخنرانی انجام می شود، و راسک، خود مرد، مسحور موزه جدیدش می شود. او پس از صحبت استر به او میگوید: «هیچ فرد خارجی هرگز مرا به این عمیق و دقیق درک نکرده است. سخنان او احتمالاً برای گوش روشنفکر او خوشایندتر نبود – یا دوست دختر مدرسه ای او.
اگر مایل به دیدن همه کتاب های هنری هستید به کتابخانه هنر و اندیشه مراجعه فرمایید.
واضح است، او نتیجه می گیرد، او تبدیل به یک نیمه از مسابقه ساخته شده در بهشت شده است. مشاهدات او بر اساس افکار او، ذهن او، حقایق او بوده است، و او قفل قلب او را باز کرده است. بنابراین، هیچ اشتباهی وجود ندارد – اشتیاق او برای درک او مطمئناً اولین قدم به سوی یک رابطه عاشقانه برای اعصار است.
خلاصه ی کتاب تصرف عدوانی
آنچه در ادامه می آید، گام های اشتباه اجتناب ناپذیر است. یکی پس از دیگری، با سردرگمی استر در قدردانی از عشق، و تحقیق برای دانش واقعی. این، و اشتباه گرفتن مردی که میخواهد راضی کند، و وجود دارد که مورد تحسین قرار گیرد، با کسی که ممکن است برای هر چیزی که به عشق واقعی نزدیک شود، در دسترس او باشد.
“به شدت خنده دار و تاریک جذاب” توصیف هایی هستند که برای توصیف نوشته اندرسون در Willful Disregard استفاده شده اند . خوب، بله، اگر به تفسیر آستین راوی پایبند باشید و طرح را روی زمین مرور کنید. زیرا طرح داستان غم انگیز یک قلب تنهاست که در کنار تلفن منتظر می ماند و سعی می کند چیزهایی را که جمع نمی شوند معنا کند.
مشاهده ناتوانی کامل استر برای جدا شدن، حتی اعتراف به اینکه رابطه او با هوگو چیزی بیش از فانتزی شخصی او نیست، دردناک است. حتی با وجود دوست دخترهای یونانی استر که با هشدارهای وحشتناک به صدا در می آیند، قهرمان ما مشتاق است این رابطه را تا پایان ببیند. بزرگترین اشتباه او در این است که فرض می کند که یک رابطه وجود دارد.
کاش دوست کری بردشاو در فصل اول ظاهر می شد و استر را از یک کتاب پر از درد نجات می داد. یا آیا استر تا پایان شعر امیلی دیکنسون را خوانده بود:
“من آن را در سردترین سرزمین
و در عجیب ترین دریا شنیده ام،
اما هرگز، در نهایت،
خرده ای از من نخواست.”
شاید درس امید، برای استر و دیکنسون، این باشد که هر چیزی که تا این حد بی نهایت و بی حد و حصر در دسترس است، باید یک انگل بالقوه در نظر گرفته شود. بهتر است به گروه کر یونانی خود توجه کنید. و ای کاش همه ما در ذهنمان راوی غیرقابل فهمی داشتیم که اندرسون در کتاب « بیاعتنایی ارادی» به ما میدهد ، رمانی درباره درسی که نیاز به یادگیری دارد.
برای دانلود کتاب تصرف عدوانی از لنا آندرشون به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.
هرگز فکر نمیکردم کتابی درباره روشنفکران مضطرب سوئدی که درگیر یک رفتوآمد فلسفی هستند، مثل خواندن یک فرودگاه مرا درگیر کند، اما اینجا هستیم. جنی این کتاب را به عنوان “عالی، فقط بخوانید” توصیه کرد و حق با او بود. از همان صفحه اول من عمیقاً در فضای اصلی قهرمان داستانمان، استر بودم، زنی که حاضر بود زندگی خود را برای مردی که به سختی او را تصدیق می کند، نابود کند. این حجم باریک قدرت پویایی و شهرت فرهنگی را که برای یک رابطه به ارمغان میآورد و مدتهایی را که مایلیم برای تصور اینکه به آنچه میخواهیم دست مییابیم، طی کنیم را بررسی میکند. جنی گفت: “من می خواهم این را به هر کسی که می شناسم که در یک رابطه یک طرفه است، بدهم.” این کار آنها را مستقیماً از بین میبرد.» – لنا دانهام
جملات زیبای کتاب تصرف عدوانی
استر نیلسون یک فرد معقول در یک رابطه معقول است. تا روزی که از او خواسته می شود درباره هنرمند مشهور هوگو راسک سخنرانی کند. خود مرد در بین تماشاچیان است، شیفته و آشکارا از شیفتگی او به او خوشحال شده است. وقتی این دو بعداً ملاقات می کنند، او طلسم می شود.
زندگی استر پس از آن به طور ذاتی با این ملاقات و زنجیره رویدادهایی که آشکار می شود پیوند دارد. او دوست پسرش را ترک می کند و خود را وارد رابطه ای خیالی با هوگو می کند. او عمیقاً عاشق می شود و او افکار او را به مصرف می رساند. در واقع، در ذهن خود او مطمئن است که او و هوگو یک زوج هستند. استر به آرامی و دردناک متوجه می شود که برداشت او از رابطه با او متفاوت است. او زنی است که به داشتن ذهنی منطقی و تحلیلی به خود می بالد، اما در مواجهه با احساسات شدیدش نسبت به هوگو، بیش از حد باهوش و به نفع خودش بیش از حد صادق است. بیتوجهی عمدی ، بسیار خندهدار و تاریک جذاب، داستانی در مورد فداکاری کامل و ناامیدانه است، و اینکه چقدر مایل به خودمان در جستجوی عشق خیانت میکنیم.
آخرین اثر داستانی لنا اندرسون، روزنامهنگار سوئدی و رماننویس پنجبار، « بیاعتنایی عمدی» ، با عنوان فرعی رمانی درباره عشق است . توصیف بهتر ممکن است «داستانی درباره قدرت امید» باشد. چیزی که به نظر می رسد چیز خوبی است، یادآور پرهای امیلی دیکنسون – تا زمانی که اینطور نباشد. و قطعاً چیز خوبی نیست وقتی که امیدواری در مواجهه با عشق نافرجام به فانتزی بیپایه تبدیل میشود.
کتاب تصرف عدوانی لنا اندرشون
رمان اندرسون این مسیر آشنای قدیمی را دنبال می کند. داستان او تداخلی است بر رفتار ماریان داشوود در Sense and Sensibility در حالی که او در تمام ساعات به آقای Willoughby پیام میفرستد و متعجب میشود که چرا او چیزی نمیشنود. این سه چهارم ستونهای «عشق مدرن» در ساندی نیویورک تایمز است (مخصوصاً آنهایی که در نظرات کوتاهنویسی در رسانههای اجتماعی و پیامهای متنی بیپاسخ ماندهاند). و این کل طرح کتاب و فیلم است که با یک صحنه کوتاه از «سکس و شهر» شبکه HBO آغاز شده است، که در آن یکی از زیباترین بازیگران کری برادشاو حقیقتی واضح در مورد اینکه چرا یک تاریخ به عقب بازنگشته است، ارائه میکند: او آنقدرها علاقهمند نیست. شما.
پایان داستان – با این تفاوت که به ندرت چنین است.